امید کردستانی در سال ۱۹۶۳ میلادی در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در همین شهر و در یک مدرسه کاتولیک ایتالیایی آغاز کرد. ۱۴ساله بود که پدرش را به خاطر بیماری سرطان از دست داد و پس از آن، همراه مادر و برادرش ابتدا به انگلیس و سپس به کالیفرنیای آمریکا مهاجرت کرد.
نایب رئیس فعلی بخش فروش و عملکرد جهانی گوگل، مدرک کارشناسی مهندسی برق خود را در سال ۱۹۸۴ از دانشگاه ایالتی سنخوزه دریافت کرد و پس از آن مدتی به عنوان مهندس در شرکت HP مشغول به کار شد.
کردستانی چند سال بعد برای رسیدن به اهداف تجاری خود ، در رشته MBA در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد و توانست در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه استمفورد فارغ التحصیل شود.
نقطه عطف
گوگل انگار نقطه عطفی در زندگی امید بود. تا بهار ۱۹۹۹، گوگلیها ۱۱ نفر شده بودند و داشتند برای مدیر فروش و توسعه شرکتشان دنبال آدم میگشتند. امید سال چهارم حضورش در نت اسکیپ را میگذراند که از این مصاحبه شغلی با خبر شد و به امید یک دنیای جدیدتر، از نت اسکیپ بر سر میز مصاحبه گوگل آمد. میز مصاحبه، یک میز پینگپنگ در یک اتاق کنفرانس بود که سرگئی برین در یک طرف آن نشسته بود و تند تند سؤال میپرسید و امید راحت و روان پاسخ میداد؛ امید در مورد آن روزها میگوید: «دنبال چیز بزرگی نبودم، من فقط عاشق خلق کردن بودم و حتی خلق چیزهای کوچک هم راضی و خوشحالم میکرد ولی آنها به چشم یک پدید آورنده تکنولوژی به من نگاه میکردند به خاطر همین هم خیلی تحویلم میگرفتند.»
مدتی از سؤال و جوابها که گذشت، سرگئی اعتراف کرد که در انجام مصاحبه با یک آدم همهفنحریف، ناتوان است و تمامی پرسنل ۱۱نفرهاش را که همگی مهندس بودند بر سر میز آورد و خواست که آنها هم هر سؤالی که به ذهنشان میرسد بپرسند. مصاحبه تا پنج ساعت طول کشید و کمکم به صحبتهای دوستانه رسید آنقدر که در پایان امید، همگی را به صرف شام در رستورانی برد و در آنجا به استخدام گوگل درآمد؛ «به نظرم رسید سرگئی و لری اعتمادبهنفس، عزم و اراده و ایدههای بلندپروازانه بسیاری دارند و حتی اگر به جای اینترنت، بخواهند تجارت لحاففروشی هم باز کنند باز هم موفق میشوند!»
شاید به خاطر این مصاحبه بود که امید هر وقت میخواهد در گوگل کسی را استخدام کند یک نوع airport test از او میگیرد که منظورش از این تست این است که اگر من و این شخص در یک فرودگاه مجبور به توقف چند ساعته باهم باشیم، من میتوانم از این چند ساعت عمرم لذت ببرم یا نه؟ ما میتوانیم صحبتهای روشنفکرانه و خوبی با هم داشته باشیم یا نه؟
نت اسکیپ
زمانی که سرگئی برین و لری پیج (موسسان گوگل) در استنفورد باهم آشنا شدند، امید داشت در نت اسکیپ برای خودش خوش میگذراند. آن موقع امید یک موقعیت کاری خیلی خوب داشت. معاون رئیس فروش و توسعه تجارى شرکت Netscape که یکی از غولهای کامپیوتری آمریکا بود و با استعداد و تلاشی که داشت باعث شده بود درآمد این شرکت فقط از راه وبسایتش، ظرف ۱۸ ماه، از مبلغ سالانه ۸۸ میلیون دلار به بیش از ۲۰۰ میلیون دلار افزایش پیدا کند.
وقتی سرگئی و لری داشتند روی پروژه دکترایشان کار میکردند و سعی میکردند که یک موتور جستوجوی کارا بسازند، امید داشت با مشتریان بزرگی مثلCitibank، AOL، Amazon، Intuit، Travelocity، Intel، @Home، eBay و Excite سروکله میزد. وقتی در ۱۹۹۸ موتور اولیه گوگل ساخته و رونمایی شد، امید سومین سال حضورش در نت اسکیپ را میگذراند و مسؤول فروش OEM (قطعات اصلی) بود. بعدها که کردستانی آدم همهفنحریف گوگل شد، مایک هومر، صاحبکارش در NetScape، میگفت کار و آموزش سخت در NetScape به موفقیت کردستانی در گوگل کمک کرده است.
چرا گوگل پولدار شد
ورود امید به گوگل باعث یک تحول بزرگ برای این شرکت شد. وقتی کردستانی وارد شرکت گوگل شد، گوگل هیچ درآمدی نداشت و تنها داراییاش این بود که مراجعهکننده زیادی داشت؛ یعنی به نسبت توسعه اینترنت در آن زمان، تعداد زیادی برای جستوجو به سایت رجوع میکردند.
یکی از اولین کارهایی که امید برای درآمدزایی گوگل انجام داد این بود که از این ترافیک استفاده کرد؛ یعنی افراد را متقاعد کرد که وقتی آنها روزانه چند بار در گوگل سرچ میکنند تا نیازمندیهایشان را پیدا کنند، اگر در کنار لینک نتایج، یک مغازه مرتبط با موضوع سرچ، یک محصول مشابه یا… معرفی شود آنها برای تهیه محصول مورد نظرشان سراغ آن لینک هم خواهند رفت؛ یعنی مثلا اگر یک نفر در گوگل کلمه «گل» را سرچ کند و در کنار میلیونها صفحهای که برای نتیجه پیدا میشود، در جایی جداگانه (سمت راست صفحه) نام چند مغازه گل فروشی با آدرس و شماره و… ببیند امکانش زیاد است که برود و از این مغازهها خرید کند.
با این فکر، کردستانی شروع کرد به آگهی گرفتن از کاربران سایت و آگهیهای تکی و کوچکی که یکییکی با کردیت کارتهای کوچک به گوگل پرداخت میشدند و توانست این مبلغ را به میلیونها دلار برساند.
سایر فعالیت های کردستانی در گوگل هم در این گزارش مورد اشاره قرار گرفته است که در نسخه کامل، در دسترس مخاطبان است. از جمله اینکه :
امید بهتدریج همکاران سابقش در NetScape را هم به همکاری در گوگل دعوت کرد و با صاحبان آگهیهای NetScape هم تماس گرفت و به آنها گفت که آگهیدادن در گوگل را تجربه کنند و به این طریق روز به روز به مشتریان سایت اضافه شد. امید کردستانی تئوری حراج – auction theory – و تمرکز بر نیازهای مشخص هر صاحب آگهی را – مثلا یک لولهکش ساده تا بزرگترین آگهیدهندگان بینالمللی- به گوگل تزریق کرد. اگر خیلیها سرگئی برین و لری پیج را بنیانگذاران گوگل بدانند باید امید کردستانی را بنیانگذار مالی-بیزینسی business founder گوگل بدانیم.
کردستانی امروز در دنیای میلیارد دلاری رقابت تبلیغات تلویزیونی، نهتنها با صاحبان کوچک آگهی، بلکه با انواع آژانسهای بازاریابی/ تبلیغاتی که برای مشتریان خود حسابی چانه میزنند هم قرارداد مینویسد.


